هماکنون درس 12 از مجموعه بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد ر مشاهده میکنید! مجموعهای با آموزش روزانه لغات، تلفظ صوتی لغات، مثال و تمرین و کلی امکانات دیگه!
هر گونه کپی برداری از این مطلب، رضایت مولف را در بر نداشته و شرعاً و قانوناً غیرمجاز است!
البته واضحه که یک دانشجو، برای خودش (تاکید میکنم خودش فقط!) میتونه این لغات رو کپی بگیره و برای خوندن استفاده کنه (اصلاً برای همین داریم مینویسیم این مطلب رو!) ولی منظورم اون دسته از دوستانی است که دوباره همین مطالب رو میرن میذارن توی سایت یا وبلاگ خودشون! یا همین مثال ها و لغات رو میکنن جزوه و …!
●◌◌◌: بیانگر میزان سختی (هرچه دایرههای سیاه رنگ بیشتر باشد، سختتر است!)
adj: صفت!
adv: قید!
n: اسم!
v: فعل!
prep: حرف اضافه!
توجه: هر رنگ بیانگر یک معنی است! و مثالهای هم رنگ با هر معنی، مرتبط با همان معنی هستند! مثلاً اگر رنگ bullet (مداد یا دست اول هر مثال) صورتی است! به معنی این است که آن مثال مربوط به معنی صورتی لغت است!
اگر میخواین این آموزشها رو از اول شروع کنید، به درس 1 مراجعه کنید:
لغات پرتکرار کنکور ارشد – درس 1
✔ (v) جلوگیریکردن ! (3 بار)
✎ The rules are intended to prevent accidents.
✍ قوانین برای جلوگیری از تصادفات هستن! (البته تحت الفظی باید چیز دیگه ترجمه کنیم، ولی مفهوم، همین معنی اوکیه!)
✔ (v) ترغیب کردن، متقاعد کردن ! (3 بار)
✎ I am not easily persuaded.
✍ من راحت متقاعد نمیشم!
✔ (v) شرکت کردن ! (3 بار)
✎ Everyone in the class is expected to participate actively in these discussions.
✍ هر نفر توی کلاس، توقع میره که به صورت فعال در این بحثها شرکت کنه! [یکی از کابوسهای من همین نوع جملات معلمها بود!]
✔ (adj) خنثی ! (3 بار)
✎ I always tried to remain neutral when they started arguing.
✍ من همیشه سعی کردم که وقتی اونا شروع کردن به بحث کردن، خنثی (بیطرف بمونم!)
✎ a neutral pH of 7.0
✍ PH خنثی 7! (نمیدونم از شیمی دبیرستان PH یادتون هست یا نه! این همونه!) [خودم هم در این حد که مربوط به اسید و باز بود یادمه! بیشتر یادم نیست!]
✔ (adj) دوطرفه، متقابل ! (3 بار)
✎ Mutual respect is necessary for any partnership to work.
✍ احترام دوطرفه برای هر مشارکتی در کارکردن لازمه!
راستی توی شبکههای مجازی، دقت کردید میگه فلانی، مثلاً 10 تا follower از نوع mutual با شما داره! یعنی follower های دوطرفه! که همش شما رو follow میکنن و هم اون بنده خدا رو!
✔ (v) پایش کردن، کنترل کردن ! (3 بار)
✎ The temperature is carefully monitored.
✍ دما به دقت پایش میشود!
یک تذکر: این لغت معنی هموون صفحه نمایش و .. هم داره! ولی اونا حتی گاهاً در فارسی هم میگیم! برای همین دیگه زشت دیدم اون معنی رو اینجا بیارم!
✔ (n) وزیر – کشیش ! (3 بار)
✎ prime minister
✍ نخست وزیر! (prime یعنی اصلی! حالا prime minister یعنی کسی که در بین وزراء اصلی و نخست است! نخست وزیر!)
✎ He was a minister in a church.
✍ او یک کشیش در کلیسا بود!
✔ (v) میانجیگری کردن ! (3 بار)
✎ Japan is mediating between Iran and US.
✍ ژاپن داره بین ایران و آمریکا میانجیگری میکنه! (این مثال باتوجه به خبرهای اخیر نوشته شده که گفته میشه، ترامپ فرستادهای رو برای میانجیگری بین ایران و آمریکا فرستاده ایران!)
✔ (n) اکثریت ! (3 بار)
✎ The majority of workers find it quite hard to live on the amount of money they earn.
✍ اکثر کارگران، خیلی سخت میبینن که بخوان با درآمدی که درمیارن زندگی کنن!
✔ (n) زندان ! (3 بار)
✎ He’s been in jail for three months already.
✍ او تا الان 3 ماه در زندان بوده است!
✔ (v) تفسیر کردن، ترجمه کردن ! (3 بار)
✎ They spoke good Spanish, and promised to interpret for me.
✍ اونا خوب اسپانیایی صحبت میکردن و قول دادن که واسه من ترجمه کنن!
✎ His refusal to work late was interpreted as a lack of commitment to the company.
✍ عدم پذیرش برای کارکردن تا دیروقت، به عنوان عدم تعهد او به شرکت تفسیر شد!
✔ (adj) شدید ! (3 بار)
✎ Young people today are under intense pressure to succeed.
✍ جوانان (افراد جوان)، امروز تحت فشار شدید هستن که موفق شوند!
✔ (n) یکپارچگی – درستکاری ! (3 بار)
✎ a country’s territorial integrity
✍ تمامیت ارضی یک کشور! (یکپارچگی ارضی یک کشور!)
✎ the integrity and beauty of the poem
✍ یکپارچگی و زیبایی شعر!
✎ His integrity would not allow him to steal.
✍ درستکاری او به او اجازه نمیداد که دزدی کند!
✔ (adj) کافی ! (3 بار)
✎ We need sufficient time to deal with the problem.
✍ ما زمان کافی نیاز داریم تا این مشکل رو مدیریت کنیم!
توجه: متضاد این کلمه میشه insufficient !
✔ (n) تورم ! (3 بار)
✎ Inflation is now at over 16%.
✍ تورم الان بالای 16 درصد است! [این مثال مربوط به دیکشنری لانگمن است!]
تذکر: به اون at در جمله بالا دقت کنید!
✔ (n) انگیزه ! (3 بار)
✎ For some people money is a major incentive.
✍ برای برخی از افراد، پول انگیزهی بزرگی است!
لغت impetus توی درس 11 یادتونه؟! اگر یادتون نیست، حتماً برگردید به درس قبل و مرورش کنید!
✔ (n) حبس ! (3 بار)
✎ They were sentenced to 6 years’ imprisonment.
✍ اونا محکوم شدن به 6 سال حبس!
✔ (n) فرض ! (3 بار)
✎ One hypothesis is that the victim fell asleep while driving.
✍ یه فرضیه اینه که قربانی درحال رانندگی خوابش برده!
فکر نکنم مهندس صنایعی باشه این لغت رو بلد نباشه! آزمون فرض (Hypothesis Test) خیلی براتون آشنا نیست؟! یکی از فصلهای آمار! [میپرسید آمار چیست؟!!! من دیگه صحبت نکنم بهتره!]
✔ (adj) زیانبار ! (3 بار)
✎ the harmful effects of smoking
✍ اثرات زیانبخش سیگار کشیدن!
✔ (n) عادت ! (3 بار)
✎ Regular reading is a good habit.
✍ مطالعه مداوم و مرتب، یک عادت خوب است!
واقعاً همینطوره! یک کتاب خوب پیشنهاد میکنم: کتاب “اثر مرکب”! نویسنده “دارِن هاردی”! انتشارات “نسل نو اندیش”! در مورد توسعه شخصی و بهبود شخصی است! خیلی کتاب خوبیاست! قول میدم پشیمون نمیشید! من کلاً قبل از خوندن این کتاب، بدون سر سوزنی بزرگنمایی، شاید 5 کتاب غیردرسی و غیرکتاب داستان (که در بچگی پدر و مادرم میخریدن) خوندم! ولی بعد خوندن این کتاب…! واقعاً خیلی کتاب خوبی است!
✔ (adj) اساسی ! (3 بار)
✎ foundational changes in Koolac!
✍ تغییرات اساسی در کولاک! (خودمونو میگم! گروه آموزشی کولاک منظورمه!) [چی؟! اسم ما رو نمیدونید! معرفی میکنم! کولاک هستیم ما!!]
روز شنبه (1 تیر)، سه لغت دیگه رو در قالب درس دیگه قرار میدیم! (چون امتحان دارم، سریعتر لغات رو گذاشتم!)
روز جمعه شب (31 خرداد 1398!)، لینکش درس بعد رو همین زیر قرار میدیم! علاوه بر اون میتونید همون موقع به صفحه اصلی سایت هم مراجعه کنید و یک راست برید سراغ درس 13!
تغییر ساعت پست گذاری!: از این به بعد لغات هر روز نهایتاً تا ساعت 21 آن روز در وبسایت قرار میگیرد! برای مثال برای روز ششم (یعنی پنجشنبه!)، پست مربوطه نهایتاً تا ساعت 21 روز پنجشنبه در وبسایت قرار میگیرد!
تعداد دیدگاه | 0 |
تاریخ انتشار | 13/06/2019 |
تاریخ بروزرسانی | 13/06/2019 |