در حال بارگزاری

واژگان پر تکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد- – درس 13

شما اینجا هستید:
واژگان پر تکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد- – درس 13

واژگان پر تکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد – درس 13

در این درس (درس 13)، به بررسی حداقل 21 لغت از پرتکرار ترین لغات زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد می‌پردازیم! در این مجموعه از پرتکرار ترین لغات به کم‌تکرار ترین لغات در حال مرور کلمات هستیم!

هر گونه کپی برداری از این مطلب، رضایت مولف را در بر نداشته و شرعاً و قانوناً غیرمجاز است!

البته واضحه که یک دانشجو، برای خودش (تاکید میکنم خودش فقط!) میتونه این لغات رو کپی بگیره و برای خوندن استفاده کنه (اصلاً برای همین داریم می‌نویسیم این مطلب رو!) ولی منظورم اون دسته از دوستانی است که دوباره همین مطالب رو میرن میذارن توی سایت یا وبلاگ خودشون! یا همین مثال ها و لغات رو میکنن جزوه و …!

راهنمای علائم مورد استفاده در آموزش‌ها

◌◌: بیانگر میزان سختی (هرچه دایره‌های سیاه رنگ بیشتر باشد، سخت‌تر است!)

adj: صفت!

adv: قید!

n: اسم!

v: فعل!

prep: حرف اضافه!

توجه: هر رنگ بیانگر یک معنی است! و مثال‌های هم رنگ با هر معنی، مرتبط با همان معنی هستند! مثلاً اگر رنگ bullet (مداد یا دست اول هر مثال) صورتی است! به معنی این است که آن مثال مربوط به معنی صورتی لغت است!

درس سیزدهم

اگر می‌خواین این آموزش‌ها رو از اول شروع کنید، به درس 1 مراجعه کنید:

لغات پرتکرار کنکور ارشد – درس 1

روز اول از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

1excel : اِکْسِلْ ! (/ɪkˈsel/)

 ✔ (v) سرآمد بودن، بهتر بودن ! (3 بار)

 Rick has always excelled at foreign languages.

ریک [اسمی یه نفر از بندگان خداست!] همیشه در زبان‌های خارجی سرآمد بوده است!

2- excess : اِکْسِسْ ! (/ɪkˈses, ˈekses/)

(adj) اضافی، مازاد ! (3 بار)

The tests found an excess of sodium in his blood.

تست‌ها سدیم اضافی در خونش یافت!

3- endorse : اینْدُرْسْ ! (/ɪnˈdɔːs $ -ɔːrs/)

(v) تایید کردن، پشتیبانی خود را اعلام کردن – پشت‌نویسی کردن [چِک] ! (3 بار)

 The committee must endorse [=approve] the decision.

کمیته باید تصمیمو پشتیبانی کنه!

He officially endorsed the labour party candidate.

او رسماً پشتیبانی خود را از کاندیدای حزب کارگر اعلام کرد!

Before you cash a check you have to endorse it

قبل از اینکه چِکی رو نقد کنی، باید پشت‌نویسی‌ش کنی!

روز دوم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

4dispute : دیسْپیوتْ ! (/dɪˈspjuːt, ˈdɪspjuːt/)

 ✔ (n) بحث، گفتگو، مشاجره – (v) مشاجره کردن، بحث کردن ! (3 بار)

 There was a dispute [=disagreement] over/about what to do with the extra money.

یک مشاجره (بحث) وجود داشت که با پول اضافی چه بکنن!

Few would dispute that travel broadens the mind.

افراد کمی سَرِ این بحث میکنن که مسافرت ذهنو باز میکنه!! (منظور: مشخصه که مسافرت ذهن آدم رو باز میکنه! و افراد کمی هستن که با این مخالفن!)

5- develop : دیوِلِپْ ! (/dɪˈveləp/)

(v) توسعه یافتن/دادن ! (3 بار)

They are trying to develop the country’s economy.

اونا دارن سعی می‌کنن که اقتصاد کشور رو توسعه بدن!

6- deprive : دیپْرایْوْ ! (/dɪˈpraɪv/)

(v) محروم کردن، بی‌نصیب کردن  ! (3 بار)

The change in his status deprived him of access to classified information.

تغییر در موقعیتش، او را از دسترسی به اطلاعات طبقه‌بندی شده محروم کرد! (بی‌نصیب کرد!) [مثلاً فرض کنید تا دیروز بنده خدا مدیر بخش الف بوده، الان شده کارمند ساده!]

 The study is examining what happens to people when they are deprived of sleep.

پژوهش (مطالعه) داره بررسی میکنه که چه اتفاقی برای افراد میفته، وقتی که اونا از خواب محروم اند! (بی‌نصیب اند!) [منظور: کم می‌خوابن و …!]

روز سوم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

7delineate : دیلینییِیْتْ ! (/dɪˈlɪnieɪt/)

 ✔ (v) مشخص کردن ! (3 بار)

The report clearly delineates the steps that must be taken.

گزارش، گام‌هایی که باید طی بشه رو مشخص میکنه!

8- deliberate : دیلیبِرِتْ ! (/dɪˈlɪbərət)

(adj) عَمْدی – سنجیده، حساب‌شده ! (3 بار)

I don’t think that was a mistake; I think it was deliberate.

من فکر نمی‌کنم که اون یک اشتباه بود! فکر میکنم عمدی بود!

He spoke in a clear, deliberate manner/way.

او به حالت واضح و سنجیده صحبت کرد!

a deliberate choice/decision

یک تصمیم/انتخاب حساب‌شده (سنجیده)!

9- declare : دیکلِرْ ! (/dɪˈkleə $ -ˈkler)

(v) اعلام کردن، بیان کردن  ! (3 بار)

He declared his intention to resign.

او تصمیمش برای استعفا رو اعلام کرد/بیان کرد!

She declared [=announced] that she would not attend the party under any circumstances.

او بیان کرد که وِی تحت هیچ شرایطی در مهمووونی شرکت نمیکنه!

روز چهارم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

10bear : بِرْ ! (/beə $ ber/)

 ✔ (v) تحمل کردن ! (3 بار)

She was afraid she wouldn’t be able to bear the pain.

او می‌ترسید که نتونه درد رو تحمل کنه!

11- chaos : کِیاسْ ! (/ˈkeɪ-ɒs $ -ɑːs/)

(n) هرج و مرج، نابسامانی، بی‌نظمی  ! (3 بار)

The loss of electricity caused chaos throughout the city.

نبود برق، باعث بی‌نظمی و هرج و مرج در سراسر شهر شد!

12- bizarre بِزارْ ! (/bəˈzɑː $ -ˈzɑːr/)

(adj) عجیب، شگفت‌انگیز ! (3 بار)

His behavior was bizarre.

رفتار او عجیب بود!

a bizarre story

یک داستان شگفت‌انگیز!

روز پنجم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

13anticipate : اَنْتیسیپِیْتْ ! (/ænˈtɪsəpeɪt/)

 ✔ (v) پیش‌بینی کردن ! (3 بار)

 Sales are better than anticipated.

فروش بهتر از آنچه پیش‌بینی شد است!

14- arbitrary : آرْبِترِري ! (/ˈɑːbətrəri, -tri $ ˈɑːrbətreri/)

(adj) همین‌حوووری، رووهوا، عِشقی!  ! (3 بار)

an arbitrary decision

یک تصمیم همین‌جورری! (یک تصمیمی هیچ پایه اساسی و نداره و عشقی گرفته شده! تصمیم رووو هوا!)

an arbitrarily chosen number

یک عدد که به صورت عشقی! [همین‌جوووری!] انتخاب شده است…!

15- approach اِپروچ ! (/əˈprəʊtʃ $ əˈproʊtʃ/)

(v) نزدیک شدن – رویکرد ! (3 بار)

 We are approaching [=nearing] our destination.

ما به مقصدمووون داریم نزدیک میشیم!

 a new approach to teaching languages

یک رویکرد جدید برای درس دادن زبان‌های [خارجی]!

روز ششم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

16articulate : آرتیکیـیِـلِیْتْ ! (/ɑːˈtɪkjəleɪt $ ɑːr-/)

 ✔ (v) تصریح کردن، بیان کردن – (adj) فصیح، روان  ! (3 بار)

 Many people are unable to articulate the unhappiness they feel.

خیلی از مردم، ناتوان هستند که ناراحتی که احساس می‌کنند را بیان کنند!

 an articulate argument/essay/speech

یک بحث/نوشته/سخنرانی فصیح (روان)!

17- argue : آرْگیو ! (/ˈɑːɡjuː $ ˈɑːr-/)

(v) بحث کردن!  ! (3 بار)

We could hear the neighbours arguing.

ما می‌تونستیم بشنویم که همسایه‌ها داشتن بحث می‌کردن! [یعنی انقدر تابلو بود!]

18- announce اِنَوْنْسْ ! (/əˈnaʊns/)

(v) اعلام کردن ! (3 بار)

 The government has announced plans to create 10,000 new jobs.

دولت برنامه‌هایی برای ایجاد 10 هزار شغل جدید اعلام کرد!

روز هفتم از آموزش لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

19anomaly : اِنامِلی ! (/əˈnɒməli $ əˈnɑː-/)

 ✔ (n) چیز غیر عادی  ! (3 بار)

 A storm like that is an anomaly for this area.

یک طوفانی مثل اووون، برای این منطقه یه چیز غیرعادی است!

20- assemble : اِسِمْبِلْ ! (/əˈsembəl/)

(v) گرد هم آوردن – مونتاژ کردن! (3 بار)

✎ A large crowd had assembled outside the American embassy.

یک حمعیت بزرگ بیرون سفارت آمریکا جمع شده بودن!

Engineers assembled the parts of the engine.

مهندسین قطعات موتور را به هم مونتاژ کردند!

21- benevolent : بِنِوِلِنْتْ ! (/bəˈnevələnt/)

(adj) مهربان و بخشنده ! (3 بار)

 A benevolent uncle paid for her to have music lessons.

یک دایی مهربان و بخشنده برای او پول پرداخت تا کلاس زبان داشته باشه! (تا بتونه مثلاً بره کلاس و …!)[متأسفانه این روزها خیلی سخت پیدا میشه از این آدم‌ها!]

این مجموعه ادامه دارد…

فردا نهایتاً تا ساعت 21 سه لغت دیگه در همین نوشته قرار می‌گیرد! پس با ما در مجموعه بررسی روزانه پرتکرار کنکور کارشناسی ارشد، همراه باشید!

فردا سه لغت بعدی رو در قالب درس بعدی دنبال خواهیم کرد، فردا نهایتاً تا ساعت 21 لینک درس بعد رو همین زیر قرار میدم!

مشاهده درس بعد: درس 14

مشاهده درس قبل: درس 12

مطالب مرتبط

لغات پر تکرار زبان عمومی کنکور ارشد - درس 16 در 16اُمین درس در از مجموعه دروس بررسی...

لغات پر تکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد - درس 18 در این درس، 21 لغت دیگر ا...

جزئیات نوشته
تعداد دیدگاه 0
تعداد بازدید 1.3K
تاریخ انتشار 21/06/2019
تاریخ بروزرسانی 21/06/2019
نویسنده گروه آموزشی کولاک
برای ارسال دیدگاه ابتداواردشوید