لغات پر تکرار زبان عمومی کنکور ارشد – درس 17

لغات پر تکرار زبان عمومی کنکور ارشد – درس 17

در ادامه بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد، به درس 17 ام رسیدیم! و در این درس هم سعی می‌کنیم حداقل 21 لغت از لغات پرتکرار کنکور ارشد رو بررسی کنیم!

هر گونه کپی برداری از این مطلب، رضایت مولف را در بر نداشته و شرعاً و قانوناً غیرمجاز است!

البته واضحه که یک دانشجو، برای خودش (تاکید میکنم خودش فقط!) میتونه این لغات رو کپی بگیره و برای خوندن استفاده کنه (اصلاً برای همین داریم می‌نویسیم این مطلب رو!) ولی منظورم اون دسته از دوستانی است که دوباره همین مطالب رو میرن میذارن توی سایت یا وبلاگ خودشون! یا همین مثال ها و لغات رو میکنن جزوه و …!

راهنمای علائم مورد استفاده در آموزش‌ها

●◌◌◌: بیانگر میزان سختی (هرچه دایره‌های سیاه رنگ بیشتر باشد، سخت‌تر است!)

adj: صفت!

adv: قید!

n: اسم!

v: فعل!

prep: حرف اضافه!

توجه: هر رنگ بیانگر یک معنی است! و مثال‌های هم رنگ با هر معنی، مرتبط با همان معنی هستند! مثلاً اگر رنگ bullet (مداد یا دست اول هر مثال) صورتی است! به معنی این است که آن مثال مربوط به معنی صورتی لغت است!

درس هفدهم

اگر می‌خواین این آموزش‌ها رو از اول شروع کنید، به درس 1 مراجعه کنید:

لغات پرتکرار کنکور ارشد – درس 1

روز اول بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

1– annoy : اِنویْ ! (/əˈnɔɪ/) ●●◌◌

 ✔ (v) اذیت کردن، رنج دادن ! (2 بار)

✎ Loud noise annoys me.

✍ سر و صدای بلند، مرا رنج می‌دهد!

2– attempt : اِتِمْپْتْ ! (/əˈtempt/) ●●◌◌

 ✔ (n) تلاش – (v) تلاش کردن ! (2 بار)

✎ All attempts to control inflation have failed.

✍ تمام تلاش ها برای کنترل تورم شکست خورده است!

✎ Do not attempt to repair the equipment without the proper tools.

✍ تلاش نکن که بدون ابزارهای مناسب، تجهیرات رو تعمیر کنی!

3– appearance : اِپیرِنْسْ یا اِپییِرِنْسْ ! /əˈpɪərəns $ əˈpɪr-/) ●●◌◌

 ✔ (n) ظاهر – (n) پیدایش، ظهور ! (2 بار)

✎ He was always criticising his wife’s appearance.

✍ او همیشه داشت ظاهر زنش رو نقد میکرد!

✎ the appearance of the prophet

✍ ظهور پیامبر (ص)

روز دوم بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

4– cancer : کَنْسِرْ ! (/ˈkænsə $ -ər/) ●◌◌◌

 ✔ (n) سرطان ! (2 بار)

✎ A lot of cancers can now be treated successfully.

✍ یه عالمه از از سرطان‌ها، الان میتونه با موفقیت درمان بشه!

5– captivate : کَپْتیوِیْتْ ! (/ˈkæptɪveɪt/) ●●●◌

 ✔ (v) جذب کردن، شیفتن، مسحور کردن ! (2 بار)

✎ He was captivated by her faith.

✍ او مسحور و جذب ایمان او شده بود!

6– coerce : کُ‌اِرْسْ ! (/kəʊˈɜːs $ ˈkoʊɜːrs/) ●●●◌

 ✔ (v) مجبور کردن ! (2 بار)

✎ He was coerced into signing the confession.

✍ او به امضای اعتراف مجبور شده بود!

روز سوم بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

7– cognitive : کاگْنیتیوْ ! (/ˈkɒɡnətɪv $ ˈkɑːɡ-/) ●●●◌

 ✔ (adj) شناختی، وابسته به شناخت و یادگیری ! (2 بار)

✎ cognitive psychology

✍ روانشناسی شناختی!

8– colloquial : کِلوکْوییِلْ ! (/kəˈləʊkwiəl $ -ˈloʊ-/) ●●●●

 ✔ (adj) محاوره‌ای ! (2 بار)

✎ colloquial and everyday language

✍ زبان محاوره‌ای و [مکالمات] روزانه!

9– concise : کِنْسایْسْ ! (/kənˈsaɪs/) ●●●◌

 ✔ (adj) خلاصه، مختصر  ! (2 بار)

✎ Your summary should be as clear and concise as possible.

✍ خلاصه‌تون باید تا حد ممکن، واضح و مختصر باشه!

روز چهارم بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

10– apparatus : اَپِرَتِسْ ! (/ˌæpəˈreɪtəs $ -ˈræ-/) ●●◌◌

 ✔ (n) ابزارآلات، ماشین‌آلات ! (2 بار)

✎ Firefighters used a breathing apparatus to enter the burning house.

✍ آتش‌نشان‌ها یک ابزارآلات تنفسی برای ورود به خانۀ در حال سوختن استفاده کردند!

11– witness : ویتْنِسْ ! (/ˈwɪtnəs/) ●●◌◌

 ✔ (n) شاهد – (v) شهادت دادن – (v) شاهد بودن، گواه بودن ! (2 بار)

✎ One witness to the accident said the driver appeared to be drunk.

✍ یک شاهدِ تصادف گفت که راننده مَست به نظر می‌رسید!

✎ He witnessed in court.

✍ او در دادگاه شهادت داد!

✎ Your actions witness your guilt.

✍ اعمال تو، گواهی بر جُرم تو است!

12– withstand : ویذْاِسْتَنْدْ ! (/wɪðˈstænd, wɪθ-/) ●●◌◌

 ✔ (v) تحمل کردن، مقاومت کردن ! (2 بار)

✎ He stood firm and withstood their demands.

✍ او محکم واستاد و در مقابل خواسته‌های آن‌ها مقاومت کرد!

✎ This fabric can withstand steam and high temperatures.

✍ این پارچه میتونه بخار و دمای بالا رو تحمل کنه!

روز پنجم بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

13– degenerate : دیجِنِرِیْتْ ! (/dɪˈdʒenəreɪt/) ●●◌◌

 ✔ (v) رو به تباهی رفتن، بدتر شدن، افت کردن – (adj) منحط، گمراه ! (2 بار)

✎ Her health is degenerating.

✍ سلامتی او رو به بدتر شدن است!

✎ The painting was condemned as ‘degenerate’.

✍ نقاشی او به عنوان منحط سرزنش شد! (منظورش اینه که نقاشی بنده خدا، خوب نبوده و مثلاً به دور از اخلاق بوده!)

14– crucial : کروشِلْ ! (/ˈkruːʃəl/) ●●◌◌

 ✔ (adj) حیاتی، لازم ! (2 بار)

✎ It is crucial that the problem is tackled immediately.

✍ واجبه که مشکل فوراً مدیریت بشه [حل بشه!]

15– demarcate : دیمارْکِیْتْ ! (/ˈdiːmɑːkeɪt $ dɪˈmɑːr-/) ●●◌◌

 ✔ (v) تعیین حدود کردن ! (2 بار)

✎ Parking spaces are demarcated by white lines.

✍ فضاهای مربوط به پارک کردن توسط خطوط سفید تعیین حدود شده اند!

✎ Responsibilities within the department are clearly demarcated.

✍ وظایفِ درونِ دپارتمان، به وضوح تعیین حدود شده است! 

روز ششم بررسی لغات پرتکرار زبان عمومی کنکور ارشد

16– aggravate : اَگْرِوِیتْ ! (/ˈæɡrəveɪt/) ●●◌◌

 ✔ (v) بدتر کردن (اوضاع) ، وخیم کردن (بیماری) – (v) عصبانی کردن، آزار دادن! (2 بار)

✎ Tehran’s air pollution may aggravate a child’s asthma.

✍ آلودگی هوای تهران ممکن است باعث بدتر کردن بیماری آسم کودکان شود!

✎ Road repair work has aggravated the problem of traffic congestion.

✍ کار تعمیرات جاده مشکل تراکم ترافیک را بدتر کرده است!

✎ All of these delays really aggravate me.

✍ همه‌ این تأخیرها من را واقعا آزار می‌دهد!

17– alleged : اِلِجْدْ! (/ˈəˈledʒd/) ●●●◌

 ✔ (adj) ادعا شده، احتمالی ! (2 بار)

✎ The alleged murderer was arrested.

✍ قاتل ادعا شده دستگیر شد!

✎ He denied the alleged conspiracy.

✍ او توطئه ادعا شده را رد کرد!

18– ambivalent : اَم‌ْبی‌وِلِنْت! (/æmˈbɪvələnt/) ●●◌◌

 ✔ (adj) دودل، مردد !  (2 بار)

✎ We are both somewhat ambivalent about having a child.

✍ ما هر دو تا حدودی درباره داشتن فرزند مردد هستیم!

این مجموعه ادامه دارد…!

فردا نهایتاً تا ساعت 21 سه لغت دیگه در همین نوشته قرار می‌گیرد! پس با ما در مجموعه بررسی روزانه پرتکرار کنکور کارشناسی ارشد، همراه باشید!

مشاهده درس قبل: درس 16

مشاهده درس بعد: درس 18