مطلبی دیگر از مجموعه مطالب مرور لغات پر تکرار زبان عمومی کنکور کارشناسی ارشد رو مشاهده میکنید! امیدواریم تا الان از این مجموعه مطالب راضی بوده باشید،! بازهم خواهش میکنم، اگر اشکالی، موردی در کارمون میبینید در بخش نظرات با ما در میون بذارید! قطعاً خیلی میتونه به بهبود ما کمک کنه! در این درس، یه خبر خوب هم اینکه، لغات 5 تکرار به بالای کنکور ارشد در همین درس و در همون روز اول تموم میشه!
هر گونه کپی برداری از این مطلب، رضایت مولف را در بر نداشته و شرعاً و قانوناً غیرمجاز است!
البته واضحه که یک دانشجو، برای خودش (تاکید میکنم خودش فقط!) میتونه این لغات رو کپی بگیره و برای خوندن استفاده کنه (اصلاً برای همین داریم مینویسیم این مطلب رو!) ولی منظورم اون دسته از دوستانی است که دوباره همین مطالب رو میرن میذارن توی سایت یا وبلاگ خودشون! یا همین مثال ها و لغات رو میکنن جزوه و …!
●◌◌◌: بیانگر میزان سختی (هرچه دایرههای سیاه رنگ بیشتر باشد، سختتر است!)
adj: صفت!
adv: قید!
n: اسم!
v: فعل!
prep: حرف اضافه!
توجه: هر رنگ بیانگر یک معنی است! و مثالهای هم رنگ با هر معنی، مرتبط با همان معنی هستند! مثلاً اگر رنگ bullet (مداد یا دست اول هر مثال) صورتی است! به معنی این است که آن مثال مربوط به معنی صورتی لغت است!
اگر میخواین این آموزشها رو از اول شروع کنید، به درس 1 مراجعه کنید:
لغات پرتکرار کنکور ارشد – درس 1
✔ (v) پنداشتن، فرض کردن – (v) به دست گرفتن ! (5 بار)
✎ It seems reasonable to assume that the book was written around 1314.
✍ پنداشتن (=فرض کردن) این که کتاب حدود سال 1314 نوشته شده منطقی به نظر میرسه! (تاریخ رو به شمسی گفتم ها!!!)
معنی کلمه reasonable به معنی “منطقی” رو یاد بگیرید!
✎ Hitler assumed power in 1933.
✍ هیتلر در سال 1933 قدرت رو بدست گرفت!
✔ (n) پروسه، فرآیند ! (5 بار)
✎ What is the procedure for applying for a loan?
✍ فرآیند درخواست یک وام چیست؟! (اون apply هم که خیلی به دانشجویان خیلی معروفه به معنی درخواست است! دقیقاً مثل معنیش در همین جمله!)
✎ the procedure for treating a burn
✍ پروسۀ درمان سوختگی! [ترجمه تحت الفظی میشه: پروسه برای درمان سوختگی!]
✔ (adj) مالی، اقتصادی ! (4 بار)
✎ Organic farmers should be encouraged with financial incentives.
✍ کشاورزان ارگانیک باید با انگیزههای مالی تشویق بشن!
تذکر: معنی لغت incentive رو که در جمله بالا بود رو یاد بگیرید! (به معنی انگیزه!)
معنی درست جمله زیر چیست؟ در ضمن جای خالی باید با چه گزینهای پُر شود؟ کدام یک از لغات جمله زیر را بلد نیستید؟
The king _______ the throne when he was very young.
جوابتون رو در بخش نظرات و زیر همین مطلب، برای ما بفرستید تا ما همونجا جواب بدیم!
✔ (adj) مُهِم، حیاتی ! (4 بار)
✎ The river is essential to the region’s economy.
✍ رود (چون the آورده، رود خاصی که خود گوینده و یحتمل شنونده/خواننده میدونه منظورشه!) پس بیاید اینجوری ترجمه کنیم!: اوووون رود، برای اقتصاد منطقه حیاتی است!
✎ It is essential to engage and comment below!
✍ این مهمه که درگیر بشید (منظور زد و خورد نیست! تعامل منظوره!) و در زیر کامنت بذارید! (بسیار مثال آموزندهای بود!!)
✔ (adj) بازگرداندن ! (4 بار)
✎ The police restored the stolen purse to its owner.
✍ پلیس کیف پول (زنانه) دزدیده شده رو به صاحبش برگردوند!
نکته: purse که در جمله بالاست با pursue معنیش کاملاً فرق میکنه ها!!! purse به معنی “کیف پول زنانه” و pursue به معنی “دنبال کردن” است! (نظر شخصی خودم اینه که یادگیری معنی purse ضرورت نداره، اما یادگیری معنی pursue مهمه!)
✎ Surgery will restore his hearing.
✍ جراخی، شنوایی او را بر خواهد گرداند!
✔ (adj) سِر، راز، معمّا ! (4 بار)
✎ To his friends, he was always something of an enigma.
✍ (مثلاً فرض کنید در مورد شهید شهریاری دارن صحبت میکنن:) در نظر دوستانش، او همیشه چیزی شبیه معمّا بود!
✎ one of the great enigmas of our time
✍ یکی از معمّاهای بزرگ زمان ما !
تذکر جدی: این تذکر واقعاً جدی است! چون هم توی آزمون ها و هم توی کنکور دوستش دارن! enigma به معنی “سِر، راز، معمّا” است! لغت مشابهی وجود داره به اسم stigma به معنی “نـَنْـگ، بدنامی”! و بدبختی از اونجایی شروع میشه که به لحاظ آوایی وقتی شما میخواین بگین stigma، “س” زیاد توی ذهنتون هست و ذهنتون میره سراغ معنیای که “س” توووش داشت! [یعنی سِر، راز، معمّا!] در صورتی که غلطه و دقیقاً برعکسه! و وقتی میگن enigma، “ن” توووی ذهنتون میاد و ذهنتون میره سراغ معنی که “ن” توووش داره، یعنی “ننگ” و بازهم اشتباه و دقیقاً برعکسه! پس حواستون به این دو لغت و این دو مار خوشخط و خال باشه!
معنی درست جمله زیر چیست؟ در ضمن جای خالی باید با چه گزینهای پُر شود؟ کدام یک از لغات جمله زیر را بلد نیستید؟ (ممکنه از لغات مشابه هم در استفاده کرده باشیم ها!!!)
There is a social ______ attached to smoking.
لطفا مجموعه سوالات بالا رو در قالب یک نظر در بخش نظرات همین پست (در قسمت پایین) ارسال کنید! تا بعد همونجا جواب بدیم و تحلیل کنیم! لطفاً در این چالشهای سادهای که میذاریم شرکت کنید! هم ما میفهمیم که فقط واسه خودمون نمینویسیم! و یکی داره توجه میکنه! و هم اینکه شما هم با این مشارکت بیشتر یاد میگیرید! و لطفا با مشارکت خودتون ما رو تشویق کنید تا روزهای بعد هم از این تمرینها بذاریم! خیلی ممنون…!
✔ (n) افسوس – (v) افسوس خوردن ! (4 بار)
✎ She has already expressed deep regret for what happened.
✍ او تا الان تأسف (=افسوس) عمیق خودش برای چیزی که اتفاق افتاد رو بیان کرده (ابراز کرده)!
✎ Don’t do anything you might regret.
✍ هیچ کاری که ممکنه افسوسش رو بخوری رو انجام نداده! (مِصداق شعر: چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!)
✔ (adj) دو پهلو، مبهم ! (4 بار)
✎ His answer was equivocal.
✍ جوابش دو پهلو (مبهم) بود!
✎ The experiment produced equivocal results.
✍ آزمایش نتایج مبهمی رو تولید کرد!
✎ He responded to reporters’ questions with equivocal answers.
✍ او به سوالات گزارشگران با جوابهای مبهم (و دو پهلو) جواب داد!
✔ (v) حذف کردن ! (4 بار)
✎ There is no solution that will totally eliminate the possibility of theft.
✍ هیچ راه حلی وجود نداره که کاملاً احتمال دزدی رو حذف کنه!
جالی خالی زیر را پُر کنید! در ضمن اگر براتون مقدور بود، ترجمه جمله زیر رو هم بنویسید! هرچند بیشتر جوابش مدنظر است! (همه اینایی که گفتم رو در بخش نظرات پایین همین مطلب باید بنویسید!)
His words to the press were deliberately ______ – he didn’t deny the reports but neither did he confirm them.
✔ (v) روشن کردن – (v) شفاف کردن ! (4 بار)
✎ A single candle illuminated his face.
✍ یک شمعِ تنها (داره تاکید میکنه رووووی یه دونه بودنش) صورتش رو روشن کرد!
✎ A university study has illuminated the problem.
✍ یک پژوهش دانشگاهی مشکل را شفاف کرده است! (یعنی قشنگ نشووون داده چی به چیه!)
✔ (n) پیوستگی – اتحاد ! (4 بار)
✎ His films are confusing and have little coherence.
✍ فیلمهاش گیجکننده است و پیوستگی کمی دارد!
✎ A common religion ensures the coherence of the tribe.
✍ یک دین مشترک، اتحاد قبیله را تضمین میکند!
✔ (adj) ناچیز – (adj) حاشیهای ! (4 بار)
✎ a marginal improvement in profits
✍ بهبود ناچیز در سودها !
✎ a marginal problem
✍ یک مشکل ناچیز (=منظور کم اهمیت!)
✎ marginal notes
✍ توضیحات حاشیهای (یه سری توضیحاتی که مثلاً در حاشیه کتاب/جزوه و … نوشته شده!)
جمله زیر، تمرین 4 شماست! جای خالی رو باید پُر کنید! بسم الله ….! در ضمن جمله رو هم ترجمه کنید، و مجموع اینا (یعنی جواب و معنی رو در فالب یک کامنت برای ما در پایین همین مطلب ارسال کنید، تا باهم بحث کنیم!)
his explanations _________ the poem’s meaning for me
✔ (v) تصور کردن ! (4 بار)
✎ Many people can’t conceive of a dinner without meat or fish.
✍ خیلی از مردم نمیتوانند یک شام بدون گوشت یا ماهی را تصور کنند!
✔ (v) کسب کردن ! (4 بار)
✎ She refused to let the injury keep her from attaining her goal of being in the Olympics.
✍ او نپذیرفت که بذاره مصدومیت؛ اونو از کسب هدفش مبنی بر بودنِ در المپیک بازداره!
✎ After a year she had attained her ideal weight.
✍ بعد از یک سال، او وزن ایدهآل خودش را کسب کرده بود! (به وزن ایدهآل خودش رسیده بود!)
✔ (v) فضیلت، رفتار نیکو – شخصیت نیکو و خوب ! (4 بار)
✎ Patience is a virtue.
✍ صبر یک فضیلت است (یک رفتار نیکو است) !
✎ His parents taught him the virtue of hard work.
✍ پدر و مادرش به او فضیلت [و خوب بودن] سختکوشی رو یاد دادند!
✎ Mothers have often been used as symbols of virtue.
✍ مادران اغلب سَمبُل (مَظْهَر) یک شخصیت نیکو و خوب بودهاند! (البته پدران بندهخدا همیشه مظلوم واقع میشن! ان شاء الله هر دوشوووون همیشه سالم و برقرار باشند!)
تمرین 5 هم حدمت شما! در این تمرین باید جای خالی و معنی جمله رو حدس بزنید! و لطف کنید در بخش نظرات همین مطلب برامون بفرستید تا باهم بررسی کنیم!
The restaurant is inexpensive, and it has the added ________ of being close to our house.
✔ (v) تخصیص دادن ! (4 بار)
✎ You should allocate the same amount of time to each question.
✍ تو باید میزان یکسان از زمان رو به هر سال تخصیص بدی!
✎ One million dollars was allocated for disaster relief.
✍ یک میلیون دلار برای تسکینِ فاجعه تخصیص داده شد!
✔ (v) بیمحابا، بیتوجه ! (4 بار)
✎ He was accused of causing death by reckless driving.
✍ او متهم شده بود به مسبب مرگ شدن بواسطه رانندگی بیمحابا و بیتوجه! (این بود ترجمه تحت الفظیش! ولی داره اینو میگه که اون بنده خدا به خاطر رانندگی بیمحاباش که باعث مرگ شده بود، متهم شده بود!)
✔ (v) مانع شدن – شخصیت نیکو و خوب ! (4 بار)
✎ policies that will hinder rather than help families
✍ سیاستهایی که مانع میشن تا اینکه کمک کنند به خانوادهها!
✎ The country’s economic growth is being hindered by the sanctions.
✍ رشد اقتصادی کشور توسط تحریمها مانع شده است! (تحت الفظی ترجمه کردم! وگرنه معنی اصلی واضحه!)
✎ Financial troubles hindered [=prevented] him from going on the trip.
✍ مشکلات مالی مانع او از رفتن به سفر شد!
مثل تمرینهای قبلی، جای خالی رو بگید که باید با چی پُر کنیم؟ و بعد ترجمه جمله رو هم انجام بدید! و اگه میشه مجموعه اینا رو به صورت کامنت در زیر همین پست برای ما بفرستید! ممنون!
It’s not clear whether the change will help or _________ our project.
لطفا مجموعه سوالات بالا رو در قالب یک نظر در بخش نظرات همین پست (در قسمت پایین) ارسال کنید! تا بعد همونجا جواب بدیم و تحلیل کنیم! لطفاً در این چالشهای سادهای که میذاریم شرکت کنید! هم ما میفهمیم که فقط واسه خودمون نمینویسیم! و یکی داره توجه میکنه! و هم اینکه شما هم با این مشارکت بیشتر یاد میگیرید! و لطفا با مشارکت خودتون ما رو تشویق کنید تا روزهای بعد هم از این تمرینها بذاریم! خیلی ممنون…!
خب! اگر موافقید بریم سراغ 3 لغت دیگه از مموعه لغات کنکور ارشد و البته آخرین روز درس 6 از این مجموعه!
✔ (v) به حرکت در آوردن – (v) سوق دادن – (v) هُل دادن ! (4 بار)
✎ a boat propelled by a small motor
✍ یک قایق که با یک موتور کوچک به حرکت درآورده میشود! (توجه کنید که باید مجهول ترجمه کنیم!)
✎ boundary disputes propelled the two countries toward war
✍ مشاجرات مرزی، دو کشور رو به سمت جنگ سوق داد!
✎ Arash took his arm and propelled him towards the door.
✍ آرش دستشو گرفت و اونو به سمت در هُل داد!
✔ (v) فروکش کردن ! (4 بار)
✎ We waited for the storm to abate.
✍ ما منتظر ماندیم تا طوفان فروکش کند!
✎ The violence has continued without abatement.
✍ خشونت بدون فروکش کردن ادامه یافته است!
✔ (v) نوسان کردن ! (4 بار)
✎ Insect populations fluctuate wildly from year to year.
✍ جمعیت حشرات از سالی به سال دیگه خیلی نوسان میکنه!
✎ fluctuating prices
✍ قیمتهای نوشان کننده!
این آخرین تمرین درس 7 است! لطفاً جای خالی زیر رو با کلمه مناسب پر کنید و معنی جمله رو هم در بخش نظرات برای ما بفرستید!
The only way things will improve is by consistent progress, _______ us forward.
لطفا مجموعه سوالات بالا رو در قالب یک نظر در بخش نظرات همین پست (در قسمت پایین) ارسال کنید! تا بعد همونجا جواب بدیم و تحلیل کنیم! لطفاً در این چالشهای سادهای که میذاریم شرکت کنید! هم ما میفهمیم که فقط واسه خودمون نمینویسیم! و یکی داره توجه میکنه! و هم اینکه شما هم با این مشارکت بیشتر یاد میگیرید! و لطفا با مشارکت خودتون ما رو تشویق کنید تا روزهای بعد هم از این تمرینها بذاریم! خیلی ممنون…!
دانلود فایل (حجم: حدود یک و نیم مگابایت)
تعداد دیدگاه | 18 |
تاریخ انتشار | 03/05/2019 |
تاریخ بروزرسانی | 03/05/2019 |